«اگر دیالوگ یا مفاهمه خلاق به معنای واقعی صورت بگیرد، مرزهای میان گفتگوکنندگان ذوب و درهای جهان جدیدی که پایه آن همدلی است، به روی آنان گشوده می‌شود.» عزت‌ا... فولادوند، مترجم و پژوهشگر در حوزه فلسفه با بیان این دیدگاه در نشست هفتگی شهر کتاب یادآور شد: «اصحاب گفتگو، عمیق‌تر گوش می‌دهند و عقاید یکدیگر را کامل‌تر درک می‌کنند. در مفاهمه خلاق هر طرف بی‌آنکه بخواهد طرف مقابل را تخطئه کند، آنچه را در صمیم وجودش حقیقت دارد بیان می‌کند. در این شیوه متکلم وحده بودن یا تحمیل نظر خود بر دیگران مطلوب هیچ یک از دو طرف نیست و آنها دوست دارند همه افراد فرصت بیان داشته باشند.»

«فرهنگ، مردم‌سالاری، توسعه» کتابی است مشتمل بر ۱۱ گفتگو و سه میزگرد در موضوعاتی که نام کتاب به ماهیت آنها اشاره دارد. گفتگوکننده، علی میرزایی، مدیرمسوول و سردبیر مجله نگاه نو(اینجا)، گفتگوها و میزگردهای حاضر را از مجله مورد مدیریتش انتخاب و در قالب کتاب منتشر کرده است. بنا به گفته وی گفتگوهای یادشده که خود در تمامی آنها در جایگاه گفتگوکننده قرار داشته، بین سال‌های 71 تا 88 خورشیدی در مجله نگاه نو به چاپ رسیده‌اند. اسامی شخصیت‌های مورد گفتگو که به حوزه‌های متفاوتی تعلق دارند عبارت است از: عبدالحسين آذرنگ، داريوش آشوری، احمدرضا احمدی، مسعود احمدی، كريم امامی، گلی امامی، منوچهر انور، حسين پايا، پرويز جاهد، رامين جهانبگلو، اميرحسن چهل‌تن، حسين حسينخانی، بهاءالدين خرمشاهی، شهيندخت خوارزمی، نجف دريابندری، مهدی سحابی، حسين عظیمی، فخرالدين عظیمی، احمد غلامی، كامران فانی، عزت‌الله فولادوند، جواد مجابی، بايزيد مردوخی، رضا منصوری، حافظ موسوی، روشن وزيری و حـورا ياوری.

نشست هفتگی واحد فرهنگی موسسه شهر کتاب اینبار با حضور عزت‌ا... فولادوند، مهدی فیروزان، علی میرزایی و علی‌اصغر محمدخانی به بررسی و معرفی کتاب فرهنگ، مردم‌سالاری و توسعه اختصاص داشت.

عزت‌ا... فولاوند که موضوع سخنرانی خود را به تشریح انواع گفت و شنود و بیان تفاوت آنها با یکدیگر اختصاص داده بود سخنان خود را اینطور شروع کرد: «سخن به دو قسم «گفتاری، شنیداری» و «نوشتاری» تقسیم می‌شود که به لحاظ تاریخی، اولی بر دومی مقدم است. آدمی نخست گفتن را می‌آموزد و سپس نوشتن را و هدف از هر دو به هر حال چیزی نیست جز ایجاد ارتباط؛ گاهی به قصد کشف حقیقت و گاه به قصد پنهان کردن آن. قسم «گفتاری، شنیداری» یا همان گفت و شنود هم انواع متفاوتی دارد. نوع اول، گفت و شنود تقابلی یا به تعبیر دیگر همان تخاصمی است؛ که در آن هر یک از طرفین فقط می‌خواهد بر دیگری پیروز شود. آنها در مسیر رسیدن به این هدف از توسل به برخی تدبیرهای نکوهیده مثل مغالطه و خلط مبحث و حتی خشونت کلامی نیز ابائی ندارند. پس در گفت و شنود تقابلی، هدف، ارتباط صحیح و کشف حقیقت نیست.»

فولاوند در ادامه گفتار خود مقوله گفت و شنود روزمره را مطرح و درباره آن چنین توضیح داد: «نوع دوم، گفت و شنود روزمره یا پیش پا افتاده است. مکالمه‌های خسته‌کننده و ملال‌انگیزی که اغلب برای پرهیز از تعارض یا اجتناب از رساندن رابطه‌ای به سطح دوستی نزدیک یا فقط با هدف رعایت ادب ظاهری استفاده می‌شود و نمونه‌های آن را در تماس‌های اداری یا جلسه‌های رسمی یا مکالمات زن و شوهرهائی که مناسبات‌شان به سردی گرائیده می‌توان دید.»

این مترجم و پژوهشگر فلسفی در تشریح نوع سوم گفت‌وگو به مفاهمه خلاق اشاره کرد و گفت: «گفت‌وگو یا مفاهمه خلاق را دیالوگ نیز می‌نامیم. دیالوگ از دو واژه یونانی «دیا» به معنای دو یا در میان دو و «لوگوس»، که دارای معانی متعددی از جمله «سخن» است، تشکیل شده. پس دیالوگ از نظر لغوی یعنی سخن گفتن دو نفر با یکدیگر. البته در والاترین نمونه‌های دیالوگ یعنی دیالوگ‌های افلاطون اصحاب گفتگو بیش از دو نفر هستند. دیالوگ عالی‌ترین نوع گفتگوست که همه گفتگوکننده‌ها در آن می‌خواهند با مشارکت و نه با تقابل، به فهم عمیق‌تر و در صورت امکان به حقیقت مطلب دست بیابند. بنا به گفته فیلسوف آلمانی، گادامر، در دیالوگ هر دو طرف ذهن خود را پذیرا و باز نگه می‌دارند و هدف‌شان درک حقانیت عینی عقاید خودشان است، نه غلبه یافتن بر حریف.»

«از طریق هم‌سخنی یا دیالوگ، کم‌کم معانی مشترک رشد می‌کند و گوئی نوعی تازه از ذهن پدید می‌آید. هم‌سخنان دیگر در تقابل با یکدیگر نیستند، بلکه در گنجینه‌ای از معانی مشترک که پیوسته در حال دگرگونی، سیلان و تکامل است مشارکت پیدا کرده‌اند. طرفین می‌کوشند تا با درک پیش‌فرض‌های اعتقادی خود، موفق شوند آنچه را که در آغاز گفت‌وگو مسلم گرفته بودند و شبهه‌ای در آن روا نمی‌داشتند، مورد تامل و بازاندیشی مشترک قرار داده و نقاط ضعف و تناقض‌های خود را رفته‌رفته آشکار سازند.» فولاوند با تشریح مطلب فوق در تفاوت مناظره با دیالوگ تاکید کرد: «دیالوگ مبتنی بر هم‌کلامی و هم‌دلی است و برای رسیدن به درکی مشترک انجام می‌شود، اما مناظره تقابلی است و هر طرف می‌خواهد ثابت کند که طرف مقابل نادرست می‌گوید. دیالوگ پیش‌فرض‌ها را برای ارزیابی مجدد آشکار می‌کند، اما در مناظره از پیش‌فرض‌ها به عنوان حقیقت دفاع می‌شود. دیالوگ سبب بازاندیشی و تامل بیشتر شخص در مورد مواضعش است، اما مناظره، انتقاد از موضع طرف مقابل را می‌طلبد. دیالوگ امکان دست‌یابی به راه ‌حلی بهتر را فراهم می‌آورد، اما در مناظره هر کس موضعش را به عنوان بهترین راه ‌حل شناسانده و از آن دفاع می‌کند و بالاخره در دیالوگ هر کس به دنبال نقاط قوت طرف مقابل است، اما در مناظره طرفین در پی شناسائی نقاط ضعف یکدیگر هستند. تا وقتی که ما در زندگی بر تقابل و کوبیدن دیگران اصرار داشته باشیم و بخواهیم فقط درصدد تحقیر طرف مقابل و غلبه کردن بر او باشیم، هم زندگی‌مان فقیرتر و خالی‌تر از محتوا می‌شود و هم در یافتن راه‌های واقعا چاره‌ساز برای مشکلات‌مان شکست خواهیم خورد.»

مصاحبه، دانش پنهان گفتگوشونده را آشکار می‌کند

علی میرزائی که گفتگوهای خود با فعالان سرشناس فرهنگی، اقتصادی و فلسفی را در قالب کتاب  «فرهنگ، مردم‌سالاری، توسعه» گردآورده، با بیان این مطلب که مصاحبه مطبوعاتی، آشکاری دانش پنهان گفتگوشونده را در پی دارد، گفت: «در مصاحبه، گفتگوکننده ممکن است نظرات و دانشی را از گفتگوشونده استخراج کند که او احتمال دارد در شرایط نوشتن یک مقاله در موقعیت بیان آنها قرار نگرفته باشد. در عرصه اطلاع‌رسانی گفتگوها یکی از گونه‌های مهم انتقال دانش و اطلاعات به حساب می‌آیند و در رسانه‌ها نیز معمولا برای انجام گفتگو به سراغ موضوعات مهم یا اشخاصی می‌روند که نسبت به آنها غفلت صورت گرفته. حسن دیگر گفتگو این است که می‌تواند مفاهیم و مسائل را با سرعت بیشتری نسبت به سایر گونه‌های اطلاع‌رسانی منتقل کند.»

سردبیر مجله نگاه نو درباره گفتگوهای منتشر شده در کتاب یادآور شد: «این گفتگوها در طول 17 سال گذشته به مرور و در کمال آزادی انجام شده‌اند و حین گفتگو من احساس نمی‌کردم کسی در حال خودسانسوری است. مصاحبه‌ها پیشتر بدون هیچ سانسور سیاسی در مجله منتشر شده و در مرحله تبدیل به کتاب نیز موقع اخذ مجوز، جز یک کلمه و یک جمله در کل مجموعه، گفتگوها دستخوش هیچ تغییری نشده‌اند.»

موقعیت گفتگوکننده، ارزش مصاحبه‌ها را بالا برده است

مهدی فیروزان، مدیرعامل موسسه شهر کتاب و کارشناس در حوزه‌ توسعه فرهنگی، موقعیت گفتگوکننده را در انجام مصاحبه‌های فنی عامل افزایش ارزش گفتگو دانست و افزود: «در کتاب حاضر تخصص گفتگوشونده‌ها از یک سو و توانایی‌ علمی و سوابق اجرایی گفتگوکننده از دیگرسو سبب شده تا کتاب فرهنگ، مردم‌سالاری، توسعه به یکی از کتاب‌های کم‌نظیر در عرصه توسعه بدل شود. پرسش‌های جاری در مجموعه، پرسش‌های جدی‌ای هستند که با هدف شناسائی پارادایم‌های خاص توسعه در ایران مطرح شده‌‌اند.»

فیروزان در ادامه گفت: «کتاب مورد بحث سه قلمرو فرهنگ، مردم‌سالاری و توسعه را مورد توجه قرار داده، سه قلمرویی که ما هرگز تعریفی روشن از آنها در اختیار نداشته‌ایم. ما در خصوص این سه عرصه به وحدت نظر نرسیده‌ایم و از تشریک مساعی در این زمینه بازمانده‌ایم. در واقع در این زمینه نیز بیش از آنکه دیالوگ کرده باشیم، به همهمه پرداخته‌ایم. تا زمانی که به‌رغم همه تلاش‌های ستودنی، نتوانیم به تعریفی مشترک یا فراگیر از این سه پدیده دست بیابیم، نخواهیم توانست حرکتی ملی بیافرینیم. کتاب مورد بحث ما از این منظر هم اثری است کاربردی، که اگرچه پاسخی کامل به پرسش‌ها نمی‌دهد، نویدبخش آغاز مسیری است برای ایجاد پیوندی بین سه عرصه فرهنگ، مردم‌سالاری و توسعه.»

ترتیب‌دادن یک میزگرد، دشوارترین کار در عرصه روزنامه‌نگاری است

علی‌اصغر محمدخانی، سردبیر مجله «کتاب ماه فلسفه و ادبیات» در فاصله سال‌های ۷۶ تا ۸۴، با اشاره به میزگردهای منتشرشده در کتاب «فرهنگ، مردم‌سالاری، توسعه»، ترتیب دادن یک میزگرد و تنظیم و انتشار مطالب مطرح در آن را دشوارترین کار در عرصه روزنامه‌نگاری دانست و افزود: «با وجود همه این سختی‌ها، بسیاری از اهل قلم و اندیشه که فرصت یا مناسبت نوشتن دیدگاهی خاص را به صورت مقاله یا یادداشت نمی‌یابند، حین گفتگو با یک مجله یا شرکت در یک میزگرد مطبوعاتی، موفق به طرح آن موارد می‌شوند. به همین خاطر در نشریه‌ها هم همواره صفحه‌های مربوط به گفتگو جزو جذاب‌ترین و پرخواننده‌ترین صفحات به حساب می‌آید.»

این گزارش پنجشنبه، ۱۶ اردیبهشت در صفحه گفتگوی روزنامه مردم‌سالاری چاپ شد(
اینجا)