مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۶

پدرم اهل حَوْران[۱] بود. من آن‌جا به دنیا آمدم و بزرگ شدم. تحصیلات ابتدایی را همان‌‌جا آغاز کردم؛ سپس مدتی به دبیرستان اِدرِمید[۲] که حدود یک ساعت با ما فاصله داشت، می‌رفتم و برمی‌گشتم... (مادونایی با پالتوی خز، ص ۵۱)


۱. Havran. اکنون شهرستانی است در استان بالیکَسیر (Balıkesir) در غرب ترکیه. استان بالیکسیر یا طبق املای عثمانی، بالیکسَری، مجاورِ دو دریای مرمره و اژه است، اما حوران، به‌رغم نزدیکی به دریای اژه، شهری ساحلی نیست. حوران در آن موقع از شهر کوچک‌تر و از روستا بزرگ‌تر بود. نامش در متن‌های عثمانی به همین صورت ثبت شده است. م.

۲. Edremit. شهری در کنارة دریای اژه. نامش در متن‌های عثمانی به همین صورت ثبت شده است. م.

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی، تهران: نشر موم، ۱۴۰۴.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۵

اگر قصد خرید اینترنتی کتاب مادونایی با پالتوی خز، نوشته‌ی صباح‌الدین علی را دارید می‌توانید از دو تارنمای یازبوک (اینجا) و شهرکتاب آنلاین (اینجا) اقدام کنید.

همچنین توزیع سراسری این کتاب را شرکت پخش کتاب کارون بر عهده دارد. تمام کتاب‌فروشی‌های مرتبط با پخش کارون می‌توانند آن را از (اینجا) سفارش بدهند و شما به‌صورت حضوری از کتاب‌فروشی‌ها تهیه کنید.

در خیابان انقلابِ تهران کتابفروشی خواززمی، در خیابان ایرانشهر تهران کتابفروشی دی و نیز شهرکتاب مرکزی رمان را عرضه می‌کنند.

فروش کتاب را در اردبیل نیز کتابفروشی‌های شریعتی و شهرکتاب اردبیل برعهده دارند.

مادونایی با پالتوی خز یکی از آثار کلاسیک ادبیات ترکیه است که از زمان انتشار در ۱۹۴۳ تاکنون همواره در رده‌ی پرمخاطب‌ترین و محبوب‌ترین آثار ادبیات ترکی بوده است.

مادونایی با پالتوی خز، تهران: نشر موم، ۱۴۰۴.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۴

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

سرانجام یک روز، چیزی که از آن می‌ترسیدم، به سرم آمد. زن جوانی که چند بار در سالن دیده و از خلال صحبت‌هایش با نقاشان گیسوبُلند و سیاه‌‌جامه‌ای که دستمال‌گردن‌های بزرگ می‌بستند، متوجه شده بودم او هم نقاش است، نزدیکم آمد و گفت: «خیلی درباره‌ی این نقاشی کنجکاو شده‌‌اید؟ هر روز تماشایش می‌کنید!»

نگاهم را سریع بالا آورده و بی‌درنگ به ‌زیر انداختم. خنده‌ی بسیار بی‌مبالات و اندکی استهزاآمیزِ کسی که مقابلم قرار داشت، تأثیر بدی رویم گذاشته بود. کفش‌های پاشنه‌دار نوک‌تیزش، در یک‌قدمی، روبه‌رویم، چنان به صورتم خیره شده بود که گویی مترصد پاسخ‌ است. ساق‌هایش که از زیرِ دامنْ بیرون خزیده بود، هرازگاه به‌‌نرمی کشیده می‌شد و در زیر جوراب، موج‌های دل‌انگیزی پدید می‌آورد که تا کاسه‌ی گرد زانوها امتداد می‌یافت. وقتی دیدم تا جوابش را نگیرد دست از سرم برنخواهد داشت، گفتم: «بله! نقاشی قشنگی است...» بعد، بی‌آنکه دلیلش را بدانم، با این فکر که لازم است دروغی سرهم کنم و به‌نوعی توضیح بدهم، زیرلب گفتم: «خیلی شبیه مادرم است...»

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی، تهران: نشر موم، ص ۶۷.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۳

در سمت راستْ دریاچه‌ای بزرگ و انبوهِ مردمی را دیدم که روی آن در حال پاتیناژ بودند. میان درخت‌ها پیچیدم و به آن‌سو رفتم. جای‌جایِ جنگل رد چوب‌اسکی‌ها، طولانی و درهم‌تنیده، دیده می‌شد. در درختزارهای احاطه‌شده با توری‌های حصاری، نهال‌های کوچک کاج با برفِ نشسته روی‌شان، عین بچه‌هایی با شنل‌های‌ سپید، می‌لرزیدند. در دوردستْ رستوران‌دانسینگِ ساحلی و چوبیِ دوطبقه‌ای قرار داشت. روی دریاچه دخترانی با دامن‌های کوتاه و پسرانی با شلوارهای سه‌ربع بی‌وقفه می‌سُریدند. یکی از پاهایشان را در هوا نگه می‌داشتند، در جایی که ایستاده بودند چرخ می‌خوردند و دست در دست هم، رو به دماغه‌ی دریاچه دور می‌شدند. شال‌گردن‌های رنگ‌به‌رنگ دخترها و موهای طلایی‌ مردها در باد به پرواز درمی‌آمد و اندام‌هایشان با حرکت‌هایی منظم به چپ و راست نوسان می‌یافت؛ طوری ‌که به نظر می‌رسید قدشان در پی هر گام کوتاه‌تر و بلندتر می‌شود.

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی، تهران: نشر موم، ص ۱۳۳، ۱۳۴.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna


مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۲

رمان مادونایی با پالتوی خز نخستین بار به‌صورت پاورقی در چهل‌وهشت شماره‌ی جریده‌ی حقیقتِ ترکیه منتشر شد.

نخستین بخش رمان ۱۸ دسامبر ۱۹۴۰ و آخرین بخش آن هشتم فوریه‌ی ۱۹۴۱ در نشریه‌ی حقیقت به چاپ رسید.

اندکی پیش از چاپ اولین بخش این اثر که در نشریه‌ی حقیقت ـ و نیز در چاپ اول به‌صورت کتاب در ۱۹۴۳ ـ داستان بلند نامیده شده، اعلانی برای اطلاع‌رسانی به این مضمون در روزنامه منتشر می‌شود: «به‌زودی انتشار پی‌درپی داستان بلند نویسنده‌ی ارجمند و محترم‌مان، صباح‌الدین علی را به‌مدت ۳۵ روز آغاز خواهیم کرد (تصویر یکم).

البته داستان نه در سی‌وپنج شماره‌، بلکه سرانجام در چهل‌وهشت شماره‌ی نشریه منتشر می‌شود.

چندی بعد (۱۷ دسامبر ۱۹۴۰) دومین اعلان جریده‌ی حقیقت در پیش‌آگهی انتشار این رمان با مضمون زیر به چاپ می‌رسد: «انتشار رمان ادبیِ مادر ـ دختر دیروز به پایان رسید. از فردا انتشار رمان مادونایی با پالتوی خز ـ که نویسنده آن را برای جریده‌ی ما نوشته ـ آغاز خواهد شد. این رمان در دنیای ادبیاتِ ما بازخوردهای عمیقی برجای خواهد گذاشت» (تصویر دوم).

و سرانجام ۱۸ نوامبر ۱۹۴۰ اعلان آغاز انتشار رمان به‌صورت پاورقی و پی‌درپی، با مضمون زیر در صفحه‌ی اول نشریه می‌نشیند: «انتشار داستان بلند مادونایی با پالتوی خز را در صفحه‌ی دوم نشریه آغاز کردیم. صباح‌الدین علی این داستان را برای جریده‌ی ما قلمی کرده است» (تصویر سوم).

در تصویرهای چهارم و پنجم تصویر بخش‌های اول و بیست‌وپنجم رمان، در نیم‌تای پایین صفحه‌ی دوم نشریه‌ی حقیقت آمده است.

تصویر ششم جلد چاپ نخست این رمان را نشان می‌دهد (انتشارات رمزی، استانبول: ۱۹۴۳) و تصویر هفتم طرح جلد برگردان فارسی رمان است (انتشارات موم، تهران: ۱۴۰۴).

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علیمادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۱

سال ۲۰۱۶ انتشارات پنگوئن در انگلستان ترجمه‌ی انگلیسی رمان مادونایی با پالتوی خز، نوشته‌ی صباح‌الدین علی را منتشر کرد. این برگردان که Madonna in a Fur Coat نام دارد، ترجمه‌ی مائورین فریلی (Maureen Freely) و الکساندر دِیو (Alexander Dawe) است. در زیر تصویر دو چاپ متفاوت این ترجمه را از انتشارات پنگوئن می‌بینید.

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

.......

مادونایی با پالتوی خز: برگردان فارسی (اطلاعات بیشتر)
نشر موم (تهران: ۱۴۰۴)
فروش اینترنتی: یازبوک (اینجا)
پخش: کارون (اینجا)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱۰

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علیدر بخشی از رمانِ مادونایی با پالتوی خز، نویسنده، صباح‌الدین علی، به تابلوی Madonna delle Arpie (Madonna of the Harpies/ مادونای هارپی‌ها) اثر نقاشی ایتالیایی آندرئا دِل سارتو (Andrea del Sarto) اشاره می‌کند که در ۱۵۱۷ م کشیده شده است.

در رمان چنین آمده است: «... درباره‌ی این هنرمند جوان که برای اولین بار اثری را در یک نمایشگاه ارائه می‌کرد، در حد مقدور، مفصل بحث کرده بود. نوشته شده بود زنِ نقاش که به ‌نظر می‌رسد بیش از هرچیز می‌خواهد در مسیر کلاسیک‌ها گام بردارد، به‌طرزی شگفت‌آور در زمینه‌ی بیانْ توانمند است؛ گفته شده بود در کار او نمی‌توان میل به «زیباسازی» یا «زشت‌سازی عامدانه»ای را که در بسیاری از خودنگاره‌های هنرمندان دیده می‌شود، سراغ گرفت؛ ادعا شده بود درنهایتْ پس از مداقه‌های تکنیکی بسیار به این نکته رسیده‌اند که زنِ تصویرشده در تابلو از منظر حالت و بیانِ چهره، حاصل تصادفیْ عجیب و به‌طرزی اعجاب‌آور، بسیار شبیه تصویرِ مریمِ مادر در تابلویِ Madonna delle Arpie اثر آندرئا دِل سارتوست و با لحن نیمه‌شوخ، برای «مادونّایی با پالتوی خز» آرزوی موفقیت کرده، به نقاش دیگری پرداخته شده بود.»


مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی«روز بعد اولین کارم این شد که به یکی از مغازه‌های فروشِ کپیِ آثار معروف رفته، پیِ مادونّایِ هارپی‌‌ها بگردم. در آلبوم بزرگی که به آثار سارتو اختصاص داشت، یافتمش. اگرچه این کپی، با چاپ افتضاحش، چیز زیادی عیان نمی‌کرد، نشان می‌داد صاحب یادداشت حق داشته است: موقعیت این مادونّا که با فرزند مقدسش در جایی بلند قرار گرفته بود، چشم‌های به‌زمین‌دوخته‌‌‌اش که مرد ریش‌دار و مرد جوانِ ایستاده در دو سویش را هیچ می‌انگاشت، چهره‌اش، وضعیت سرش، ملال و دل‌آزردگیِ به‌وضوح‌آشکار در نگاه و لب‌هایش، عیناً شبیه تابلویی بود که دیروز دیده بودم. چون این برگِ مجموعه را جداگانه می‌فروختند، فوری خریدمش و به اتاقم برگشتم. وقتی دقیق نگاه کردم، به این نتیجه رسیدم که در این تابلو، از منظر هنری، ویژگی مهمی هست. در زندگی‌ام برای نخستین بار با چنین مادونّایی روبه‌رو می‌شدم: تصویرهای مریمِ مادر که تاکنون دیده بودم، بیان معصومانه‌ای داشتند با اندک‌تأکیدی بیش از حدِ لزوم یا حتی چنان اغراق‌شده که نابجا می‌نمود؛ وقتی به فرزندی که در آغوش داشتند می‌نگریستند، به کودکان خردسالی می‌ماندند که می‌خواهد بگوید: «دیدید؟ خدا چه‌چیزی به من هدیه داد!» یا به دختران خدمتکاری شباهت داشتند که با لبخندی مات‌ومبهوت، به فرزندی می‌نگرند که از مردی که نمی‌توانند نامش را ببرند، ناخواسته، صاحب شده‌اند. حال‌اینکه مریمِ تابلویِ سارتو زنی بود که خردمندی را آموخته، موضعش را در قبال موارد مربوط به زندگی روشن کرده و به خوارداشتِ جهان برخاسته است. نه به قدیس‌هایی که در دو سویش به‌حالت پرستش ایستاده بودند می‌نگریست، نه به مسیحِ در آغوشش و نه حتی به آسمان؛ به خاک چشم دوخته بود و به‌یقین چیزهایی می‌دید» (ص ۶۳ - ۶۵).

در بالا تصویر تابلوی دل سارتو، مادونای هارپی‌ها، را می‌بینید که در متن رمان به آن اشاره شده است.

مادونایی با پالتوی خز (اطلاعات بیشتر)

نشر موم (تهران: ۱۴۰۴)
فروش اینترنتی: یازبوک (اینجا)
پخش: کارون (اینجا)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۹

پوستر یک اجرای نمایشی دیگر بر اساس رمان مادونایی با پالتوی خز، اثر صباح‌الدین علی

کارگردان: انگین آلکان (Engin Alkan)

اجرای نخست: ۲۰۱۷

نیز تصویر یک صحنه از همین تئاتر در پایین فرسته

برای آگاهی‌ بیشتر از برگردان فارسی رمان مادونایی با پالتوی خز روی اینجا کلیک کنید.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۸

چند کارگردان‌ در ترکیه رمان مادونایی با پالتوی خز اثر صباح‌الدین علی را در قالب تئاتر به روی صحنه برده‌اند.

اینجا تصویر پوستر یکی از این اجراهای نمایشی را می‌بینید.

کارگردان: تانر بارلاس (TANER BARLAS)

اجرای نخست: ۲۰۲۳.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

برای آگاهی‌ بیشتر از برگردان فارسی رمان مادونایی با پالتوی خز روی اینجا کلیک کنید.

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۷

سطرهای آغازین رمان مادونایی با پالتوی خز، نوشته‌ی صباح‌الدین علی

از بین تمام آدم‌هایی که تا‌به‌‌حال با آن‌ها روبه‌رو شده‌ام، یک نفر شاید بیشترین اثر را روی من گذاشته است. هرچند ماه‌ها سپری شده، به‌هیچ‌‌‌روی نتوانسته‌ام از تأثیرش رها شوم. هروقت با خودم خلوت می‌کنم، چهره‌ی بی‌آلایش رائف‌اَفَندی در ذهنم جان می‌گیرد که به‌رغم عزلت‌گزینی مختصرش، موقع رودررو شدن با دیگران تبسمی در چشم‌هایش می‌نشست. حال‌اینکه او اصلاً هم مرد خارق‌العاده‌ای نبود. حتی خیلی معمولی، بی‌هیچ وجه تمایزی‌، یکی از صدها نفری بود که هر روز اطراف‌مان می‌بینیم و بی‌آنکه نگاهی بیندازیم از کنارشان می‌‌گذریم. به‌یقین در آشکار و نهان زندگی‌اش چیز جذابی برای دیگران نداشت. وقتی با چنین کسانی مواجه می‌شویم، اغلب از خودمان می‌پرسیم: «این‌ها برای چه زندگی می‌کنند؟ دنبال چه هستند؟ کدام منطق و کدام حکمت به‌ آن‌ها حکم می‌کند روی زمین راه بروند و نفس بکشند؟» اما حین فکر کردن به این چیزها فقط به ظاهر آن آدم‌ها نگاه می‌کنیم و متوجه نمی‌شویم که هرکدام‌ سَری دارند و در سر، بخواهند یا نه، ذهنی که محکوم به کار کردن است و درنتیجه، برای خودشان صاحب دنیایی درونی‌اند. همان موقع که به‌خاطر بروز نکردن این عوالم در ظاهر افراد، به بی‌معنایی زندگی‌شان حکم می‌‌دهیم، اگر با کمترین کنجکاوی بخواهیم دنیای ناشناخته‌‌شان را بشناسیم، شاید چیزهایی ببینیم که هیچ انتظارش را نداشتیم و با ارزش‌هایی روبه‌رو شویم که تصورش را هم نمی‌کردیم؛ اما انسان‌ها به‌هرروی ترجیح می‌دهند مواردی را بکاوند که به ‌گمان‌شان نتایج بیشتری در پی خواهد داشت. یافتن قهرمانی که باید وارد چاهی شود که انتهایش اژدهایی زندگی می‌کند، به‌‌قطع، آسان‌تر از پیدا کردن شخصی است که باید جسارت ورود به چاهی را داشته باشد که معلوم نیست داخل آن چه خبر است. اینکه من هم رائف‌افندی را از نزدیک شناختم، کاملاً تصادفی است...

////////////////////////////////////////////////////////

فروش برخط: تارنمای یازبوک (اینجا)

توزیع سراسری بین کتابفروشی‌ها: شرکت پخش کارون (اینجا)

ناشر: موم (تهران؛ ۱۴۰۴)

تصویر پایین: امضای صباح‌الدین علی

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۶

صباح‌الدین علی، مادونایی با پالتوی خز را ابتدا به‌صورت پاورقی، از هجده نوامبر ۱۹۴۰ تا هشت فوریه‌ی ۱۹۴۱، در چهل‌وهشت شماره‌ی پی‌درپی جریده‌ی حقیقت[۱] منتشر و سپس ۱۹۴۳ در قالب کتاب مستقل عرضه کرد. این اثر که به یکی از آثار کلاسیک و پرمخاطب ادبیات ترکیه بدل شده، هم در نشریه‌ی حقیقت و هم در چاپ نخستش در قالب کتاب، «داستان بلند»[۲] نامیده شده است، ولی در چاپ‌های بعدی، پس از مرگ نویسنده، ناشران متعددی که اقدام به بازنشر آن کرده‌اند، کتاب را «رمان» نامیده‌‌اند.

ترجمه‌ی حاضر را نشر موم در تهران در ۱۸۴ صفحه منتشر کرده است.

توزیع سراسری آن را بین کتابفروشی‌ها شرکت پخش کتاب کارون برعهده دارد (اینجا) و فروش برخط و عمومی آن نیز بر عهده‌ی تارنمای یازبوک است (اینجا).

کتاب در اردبیل در کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ و در تهران در کتابفروشی‌‌های خوارزمی (انقلاب)، دی (ایران‌شهر) و شهرکتاب مرکزی فروخته می‌شود.

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna


[1]. Hakikat

[2]. Büyük Hikâye

«صباح‌الدین علی» خالقِ رمانِ «مادونایی با پالتوی خز» کیست؟  

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۵

بخشی از مقدمه‌ی ترجمه که در معرفی صباح‌الدین علی نوشته شده است:

صباح‌الدین علی[۱] بیست‌وپنجم فوریه‌ی ۱۹۰۷، یک دهه پیش از آغاز فروپاشی امپراتوری عثمانی، در شهر گومولجینه[۲]، در بخش غربی قلمرو عثمانی به دنیا آمد. این شهر که یونانی‌ها آن را کُموْتینی[۳] می‌نامند، اکنون مرکز استان مقدونیه‌ی شرقی و تراکیه[۴] در شمال شرقی کشور یونان است.

صباح الدین علیعلی پس از اتمام تحصیلاتش در دانش‌سرای مقدماتی استانبول، راهی منطقه‌ی آناتولی مرکزی[۵] شد تا در یوْزغاد[۶] که اکنون مرکز استانی به همین نام در مرکز ترکیه است، به تدریس در مقطع ابتدایی بپردازد. او یک سال پس از حضور در یوزغاد، ۱۹۲۸، از طرف وزارت آموزش‌وپرورش ملی به آلمان اعزام شد. پس از بازگشت به ترکیه، از ۱۹۳۰ در شهرهای آیدین[۷]، قونیه[۸] و آنکارا[۹] در مدرسه‌های راهنمایی به تدریس زبان آلمانی پرداخت. اشتغال در بخش انتشارات وزارت آموزش‌و‌پروش ملی و نمایشنامه‌نویسی در کنسرواتوار دولتی ترکیه از دیگر فعالیت‌های اوست. علی در ۱۹۴۵ از مشاغل دولتی برکنار شد.

از نوامبر ۱۹۴۶ تا می ۱۹۴۷، همراه دوستانش بیست‌ودو شماره هفته‌نامه‌ی طنز و فکاهه‌ی مارکوپاشا[۱۰] را منتشر کرد. به‌سبب یکی از نوشته‌هایش، ۱۹۴۸ بازداشت و سه ماه زندانی شد. ازآنجاکه پیوسته تحت نظر قرار گرفته بود، تصمیم گرفت از کشورش بگریزد و دوم آوریل ۱۹۴۸، اطرافِ شهر قیرق‌لَر ایلی[۱۱] مرکز استانی به همین نام در شمال غربی ترکیه، در مرز بلغارستان، در ماجرایی پرابهام، به‌دست یک قاچاقچی انسان به قتل رسید.

او در عمر چهل‌ویک‌‌ساله‌اش چند رمان و چندین داستان کوتاه و بلند آفرید؛ ترجمه کرد و شعر نوشت.

نخستین نوشته‌هایش ۲۶ ـ ۱۹۲۵ در شهر بالیکسری[۱۲] در مجله‌ی ایرماق[۱۳] منتشر شد. علی در دهه‌ی ۱۹۳۰ با داستان‌های واقع‌گرایانه‌اش نفسی تازه به ادبیات داستانی ترکیه بخشید. نام کتاب‌هایش به‌قرار زیر است:

مجموعه داستان‌ها: آسیاب (۱۹۳۵؛ Değirmenگاریِ گاوکِش (۱۹۳۶؛ Kağnıصدا (۱۹۳۶؛ Sesدنیای نو (۱۹۴۳؛ Yeni Dünyaکاخ شیشه‌ای (۱۹۴۷؛ Sırça Köşk).

رمان‌ها: یوسفْ اهلِ قوییجاق (۱۹۳۷؛ Kuyucaklı Yusufشیطانِ درون ما (۱۹۴۰؛ İçimizdeki Şeytanمادونّایی با پالتوی خز (۱۹۴۳؛ Kürk Mantolu Madonna).

نمایشنامه: اسیران (۱۹۳۶؛ Esirler).

شعر: کوه‌ها و باد (۱۹۳۴؛ Dağlar ve Rüzgâr).

////////////////////////////////////////////////////////////////////////

مادونایی با پالتوی خز

نوشته‌های پشت جلد ترجمه‌ی فارسی: برای معرفی کوتاه روی (اینجا) و برای چند سطر برگزیده از رمان روی (اینجا) کلیک کنید.

برای آگاهی بیشتر روی اینجا و اینجا نیز کلیک کنید.

فروش در اردبیل: کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ

فروش در تهران: کتابفروشی‌های خوارزمی، دی و شهر کتاب مرکزی

فروش اینترنتی در تارنمای یازبوک (کلیک کنید)

پخش سراسری برای کتابفروشی‌ها: پخش کارون (کلیک کنید)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna


[1]. Sabahattin Ali

[2]. Gümülcine

[3]. Komotini/ Κομοτηνή

[4]. Ανατολική Μακεδονία και Θράκη

[5]. İç Anadolu

[6]. Yozgat

[7]. Aydın

[8]. Konya

[9]. Ankara

[10]. Markopaşa

[11]. Kırklareli

[12]. Balıkesir

[13]. Irmak

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۴

سطرهای برگزیده‌ی ناشر برای پشت جلد کتاب مادونایی با پالتوی خز نوشته‌ی صباح‌الدین علی:

 مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی

موعد حرکت رسیده بود. مأمور قطار داشت درِ واگن را می‌بست. ماریا پودِر پرید روی پله‌، بعد به‌سمت من خم شد، با صدایی آهسته، اما شمرده‌شمرده، گفت: «من الان دارم می‌روم. اما هروقت صدایم کنی می‌آیم...»

اول متوجه منظورش نشدم. او هم یک آن درنگ کرد و ادامه داد: «به هرکجا که بگویی می‌آیم!»

این بار فهمیده بودم. برای فشردن و بوسیدن دست‌هایش جهیدم. ماریا آن‌سو بود و قطار نرم‌ و آهسته حرکت می‌کرد. مدتی کنار پنجره‌ای که او پشتش ایستاده بود، دویدم، بعد سرعتم را کاستم و درحالی‌که دست‌ تکان می‌دادم، فریاد زدم: «صدایت می‌‌کنم... مطمئن باش صدایت می‌‌کنم!»

این معرفی کوتاه نیز در پشت جلد کتاب آمده است: (کلیک کنید)

فروش در اردبیل: کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ

فروش در تهران: کتابفروشی‌های خوارزمی، دی و شهر کتاب مرکزی

فروش اینترنتی در تارنمای یازبوک (کلیک کنید)

پخش سراسری برای کتابفروشی‌ها: پخش کارون (کلیک کنید)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۳

نوشته‌ی پشت جلد کتاب: مادونایی با پالتوی خز، سومین رمان صباح‌الدین علی (۱۹۰۷ ـ ۱۹۴۸) یکی از پرمخاطب‌ترین آثار ادبیات داستانی ترکیه در سراسر دنیا است. برگردان انگلیسی این کتاب را انتشارات پنگوئن، ۲۰۱۶، در ردیف آثار کلاسیک خود منتشر کرده است. متن ترکی اثر سال‌ها است که در فهرست کتاب‌های پرفروش ترکیه قرار می‌گیرد و از ترجمه‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی، عربی، اسپانیایی، گرجی و ایتالیایی آن نیز استقبال شده است.

تصویر راست: جلد برگردان فارسی (۱۴۰۴)

تصویر چپ: جلد چاپ نخست کتاب (۱۹۴۳)

فروش در اردبیل: کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ

فروش در تهران: کتابفروشی‌های خوارزمی، دی و شهر کتاب مرکزی

فروش اینترنتی در تارنمای یازبوک (کلیک کنید)

پخش سراسری برای کتابفروشی‌ها: پخش کارون (کلیک کنید)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۲

مادونایی با پالتوی خز نوشته‌ی صباح‌الدین علی (۱۹۰۷ ـ ۱۹۴۸؛ نویسنده‌ی اهل ترکیه) یکی از پرخواننده‌ترین آثار داستانی ادبیات معاصر ترکیه است. چاپ نخست این کتاب به ۱۹۴۳ بازمی‌گردد و از آن روزگار تاکنون بارهاوبارها تجدیدچاپ و به چندین زبان نیز ترجمه شده است.

ترجمه‌ی حاضر را نشر موم در تهران در ۱۸۴ صفحه به چاپ رسانده است.

بخشی از وقایع رمان در ترکیه، بخشی دیگر در قلمرو در حال فروپاشی عثمانی و بخشی نیز در برلینِ پس از جنگ اول جهانی می‌گذرد.

فروش در اردبیل: کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ

فروش در تهران: کتابفروشی‌های خوارزمی، دی و شهر کتاب مرکزی

فروش اینترنتی در تارنمای یازبوک (کلیک کنید)

پخش سراسری برای کتابفروشی‌ها: پخش کارون (کلیک کنید)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna

مادونایی با پالتوی خز، رمانی از صباح‌الدین علی/ ۱

​مادونایی با پالتوی خز/ Kürk Mantolu Madonnaرمان مادونایی با پالتوی خز نوشته‌ی صباح‌الدین علی (۱۹۰۷ ـ ۱۹۴۸؛ نویسنده‌ی اهل ترکیه) یکی از پرخواننده‌ترین آثار داستانی ادبیات معاصر ترکیه است. چاپ نخست این کتاب به ۱۹۴۳ بازمی‌گردد و از آن روزگار تاکنون بارهاوبارها تجدیدچاپ و به چندین زبان نیز ترجمه شده است.

ترجمه‌ی حاضر را نشر موم در تهران در ۱۸۴ صفحه به چاپ رسانده است.

بخشی از وقایع رمان در ترکیه، بخشی دیگر در قلمرو در حال فروپاشی عثمانی و بخشی نیز در برلینِ پس از جنگ اول جهانی می‌گذرد.

فروش در اردبیل: کتابفروشی‌های شریعتی و نیماژ

فروش در تهران: کتابفروشی‌های خوارزمی، دی و شهر کتاب مرکزی

فروش اینترنتی در تارنمای یازبوک (کلیک کنید)

پخش سراسری برای کتابفروشی‌ها: پخش کارون (کلیک کنید)

Sabahattin Ali/ Kürk Mantolu Madonna